همه ما علایق و بیزاریهای شخصی داریم.شما با برخورد با هر تجربه ای در زندگی دو انتخاب دارید:
یک میتوانید انتخاب کنید که از آن لذت ببرید و از رویارویی ها تجربه کسب کنید حتا چیزی هست که از آن خوشتان نمی آید.
دو میتوانید با هر تجربه کشمکش داشته باشید و هر کس و هر چیزی را که در اطرافتان است دائما به باد سرزنش و انتقاد بگیرید.
چه میشداگر هر تجربه ناخوشایندی را به طریقی جدید میدید؟
چه میشد اگر این تجربه را به عنوان اتفاقی زودگذر می پذیرفتید و هر آنچه می توانستید از آن می آموختید؟
تصورش را بکنید که چقدر این تجربه برایتان آرامش بخش می شد.
اگر عاشق جهنم باشید همان برایتان به بهشت تبدیل می شود.
احساسات شما به انتخاب خودتان رخ می نماید آن ها را با دقت انتخاب کنید.
........................................................................................................................................
سلام
از اینکه دیر شد عذر میخوام این تنها یکی از 108پاسخ ایشون بود که آنهایی که جالب باشه براتون مینویسم.
این وبلاگ مخاطب خاص نداره خوندم که گلایه کرده بودین به شخص شما گفته شده اما باید بگم هیچکدام از مطالب این وب مخاطب خاص نداره جز دل خودم ...اگرم داشته باشه با صراحت اعلام میکنم ترسی هم از کسی ندارم .
با م.ر.ک. موافقم تا شقایق هست زندگی باید کرد ...
در ضمن باید بگم که با نظر یه منتظر هم موافقم چون ما سلاحی در دست داریم که آرامش بهمون میده و آنم دعاست اما اگه براتون اتفاق افتاده باشه میبینید گاهی خدا بنده خودش را به حال خودش میزاره برای اینکه تربیتش کنه به نظرم اینجور وقتها بد نیست که آدمی یکمی فکر کنه نسبت به موقعیتها واتفاقاتی که ممکن براش پیش بیاد و مطالبی که منطقی بپذیر شدم مثل شقایق نظر کارشناسی میدم به هر حال اینم یه نظر و در جای خودش قابل احترام.
قبل رفتن میخوام قالب وب را تغییر بدم هر کی موافق دستش بالا ...