الهی،بر سر از خجالت گرد داریم،و در دل حسرت درد داریم،و رخ از شرم گناه زرد داریم.
الهی،اگر دوستی نکردیم،دشمنی هم نکردیم،اگر چه بر گناه مصریم،بر یگانگی حضرت تو مقریم.
الهی ،اگر گوییم ،ثنای تو گوییم،اگر جوییم،رضای تو جوییم.
الهی ،بنیاد توحید ما را خراب مکن،و باغ امید ما را بی آب مکن،و به گناه روی ما را سیاه مکن.
الهی، بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن،و ما را به بلای خود گرفتار مکن.
الهی ،آنچه ما را آراستی خریداریم ،و از دو جهان محبت تو برگزیدیم،و جامعه بلابریدیم،و پرده عافیت دریدیم.
الهی،بایسته تو بیش از طاعت مقبول ،و نا بایسته تو پیش از معصیت مهجور .
الهی، باز در آخر مثل همیشه میگویم فقط تو میدانی که در دلم چه میخواهم تو هستی که از ضمیر پنهان و آشکارم با خبری از تو میخواهم که یاریم کنی که خلاف آنچه تو امر فرمودی من انجام ندهم و دست تو را بالای سرم ندید بگیرم .
الهی دلتنگیم را برای خود بخواه و صبری بر دلم بگذار که فقط تو را بخواهم و از تو مدد جویم.
سخنان پیر هرات .یا حق.