خدایا!
عفو تو در مقابل گناهانم ، نگاه نکردنت به لغزشهایم، چشم پوشیت از ستمهایم، پرده افکنی ات بر زشتی رفتارم و صبوری و بردباریت در مقابل کثرت جرمهایم ،قصورها و تقصیرها یم، نسیانها و عصیانهایم مرا بدین طمع انداخته است که باز آنچه لیا قتش ندارم از تو بخواهم .
مهربانی تو قصه عجیبی است خدای من ،تو مرا میخوانی و من از تو روی میگردانم .
تو بسوی من دست دوستی دراز میکنی وبرایم آغوش مهر میگشایی و من به تو پشت میکنم وکینه میورزم .
وای بر من انگار که منتی بر تو دارم .
اما.....شگفتا که همه این زشتی ها و پستی ها و پلیدیها باز مانع لطف واحسان تو نمیشود ای خدا بر این بنده نادانت رحم کن و در مقابل جهالتش آغوش شفقت بگشا و باران فضل و احسانت را بر کویر ستان نادانی من ببار که تو کرامت محضی و بخشش و مهربانی شایسته توست خداوندا دستان کوچکم را بنگر تهی است از انچه تو به من هدیه کردی پس باز از روی لطفت به تن مریض او نیم نگاهی بیا نداز،از تو میخواهم در این شب آرزوها مریض من جامعه سلامتی بر تن کند ،از تو میخواهم که امید در دل او جوانه بزند همچون کودکی که تازه متولد شده است .
آمین یا رب العالمین .