سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاک

وقتی داری تو جاده زندگی قد میزنی وقتی سنگی جلوی پاهات که نمیتونی تکونش بدی ...

حتی گاهی با خودت فکر میکنی همون کار ساده ای که قبلا انجام میدادی را توان انجامش را نداری یه جورایی تو خودت میشکنی ...

تو این لحظات فقط همیشه یاد تو هستم خداااا...

دلم میخواد بتونم موهات را شانه کنم تا آخر دنیا ...

شبها برات قصه بخونم ...

وقتی میگم ضربان قلبمی میدونم که باور داری ...

میخوام وقتی بیرون میریم بازم با هم سر لباس پوشیدن بحث کنیم ...

تو تنهاییام به خودم میگم من طاقت همه چی را دارم اما طاقت تنهایی تو را ندارم اینکه فکر کنم یه روزی تو تنها بشی ...

اینکه اشک تو چشمات حلقه ببنده دیوانم میکنه ...

اینا فکرای منه که خیلیهاشو نمیتونم بگم برات مینویسم میدونم دوست داری برات نامه بنویسم پس برات نامه مینویسم تا بخونیش ...

دغدغه های من تمامی نداره این انگاری راز زندگی دنیاست که انسان باید رنج بکشه تا هیچوقت نتونه خدا را فراموش کنه ...

تکتم تو هم خدا را فراموش نکن هیچوقت هیچوقت ...

مراقب تنهاییات باش میدونم که خدا مراقبت ...


ارسال شده در توسط خاک