بسم ا...
سلامو خداقوت / نماز و روزهايتان قبول /
آقا مهدي مي گويد «اگرماندني بوديم، مي مانديم.» وقتي مي روند، مسئول سپاه، زنگ مي زند به دژباني، که «نگذاريد بروند جلو.» به دژبان ها گفته بودند«همين روستاي بغلي کار داريم. زود برمي گرديم ...
اَللّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِك
التماس دعا...
سلام آبجي جونم
آبجي خانوم جمله اتونو كه نگفتين
سلام گراميخدا اخر و عاقبت بلافا رو ختم بخير کنه. هرچند بعيد ميدونم با اين رويه اي که بکار گرفتن
دعااااااااااااااامون کنينياحق
نه آبجي دله مامانم نيس. اگه خداي نكرده اون بود راحت ميشد راضيش كرد
يه دوسته!
ممنون از اطلاع رسانيتون عزيزه دله خواهر!
والله ما شيرازي هستيم! شيرازيا رو هم كه ميشناسيد
- صورت منو برگردون طرف قبله ...
نميدونستم چه قصدي داره . صورتش رو به طرف قبله چرخوندم . درد عجيبي داشت . تمومه بدنش زخمي بود . آهسته زير لب زمزمه کرد:((السلام عليک يا ابا عبدلله ))
اهلا وسهلا........به قوله هم وطناي عرب زبان هله هله خاك...هله...خاك خوشحال شد هله هله.....