سلام

التماس دعا

سلام...سلام....خوبي...باز امروز زود اومدم...من عاشق رئيسمون هستم...اينقدر غيرتيه كه نگو...تا 4تا مرد ميان...ميگه شما خسته ايد يريد...منم از خدا خواسته...ميام خونه....تازه اگه يه خانوم بياد اينقدر هول مي كنه....اخي كوچولو....خيلي مرد خوبيه...همش از دختر كوچولوش تعريف مي كنه...امروز مي گفت لج كرد واسه دوچرخه...اخي...

سلام موفق باشين

پنج ، شش سال افتخار داشتم که لباس خادمي شهدا رو درايام عيد در شلمچه بپوشم .
ديگه بعد از اون عيدها خونه نرفتم
نه ساله که عيدهام رو جنوبم
چقدر لذت بخشه در ايامي که همه دنبال تازه و نو کردن دنياشون هستن مردمي لباساشون رو در شلمچه و فکه و شرهاني خاکي مي کنن
پشت به دنيا مي کنن
ياد قبر وقيامت مي افتن
ياد مسئوليت سنگيني که در قبال هزاران جوان به خون غلتيده ، دارن مي افتن
همه اينها به خاطر اين هست که جنوب کربلا ايران است و چه لذتي بالا تر از اين که خود شهدا دعوت کنند تا از کربلاي ايران قدمي جلوتر نهاده و به کربلاي حسيني برويم
با تشکر

سلام عليکم

ممنونم ما رو هم از دعاي خيرتون فراموش نفرماييد ...

التماس دعا

موفق باشيد و پيروز باشيد.

يا علي مدد

يني ميري کربلا؟

خوش به حالتون:((

هرکسيو اونورا راه نميدنااا حواست باشه

در دشمني دورنگي نيست .

کاش دوستان هم در موقع خود چون دشمنان بي ريا بودند .

قربون برم كه هميشه اينقدر قشنگ مي نويسي....

قبول کرده من خاک صحن و سراش بشم ...

اخي روزگار....خيلي قشنگ بود...

سلام
خوشا به احوالتون ...
اميدوارم برين و ديگه برنگرديد ، نه نه برگرديد اما با کوله باري پر از معرفت و خالي از گناه .
براي من و خونواده ام هم خيلي خيلي دعا کنين .
براي همه بچه هاي وبلاگ نويسي که دوست داشتن بيان اما نتونستن هم دعا کنين
يا علي

هيچوقت نتونستم حال و هواي شلمچه رو باور كنم شايد بايد برم تا باورم بشه...
قكر كنم نيازي نباشه كه بگم يك دنيا التماس دعا مخصوصا براي مادرم...

آخييييييييييي

كي ايشالا ميخايد بريد؟؟؟؟؟؟؟؟

فقط التماس دعا

اي که مرا خوانده اي راه نشان ام بده...
هنوز هم يادم نرفته است آن غروب پنج شنبه و گنبد نوراني علمدار و نخل هاي شرم سار ، هم نوا با اذان مغرب پايمان به کربلا رسيد...
و با سر برگشتيم...
و اين رسم عاشقي نيست...