بسم رب النور الحسين"ارواحناله لک الفدا"
سلام خواهرخاکي ام از جنس نور
قياس نکردم آنکه حقيقت است را ... بدون ونبودن ما در جدال ميان من وتو بودن نيست!!
اگر اياک نعبد واياک نستعين حقيقت است و ما آن را در جان خويش زمزه مي کنيم !!!
يعني ما...!!!
پس آنکه خود را ما مي داند !!!
در مني که من باشد فرو نرود و شکند لانه جنس منيت خود را....
اگر آنچه نوشتم براي خدا !
از بوي نفس و قياس به نفس بود واقعيت است!!
اما آنچه عرضه شد حسين بود وزينب!
شما بوديد و ....
و هرکس که خود را در قافله مي بيند!!!!
اين شعار نيست !!!
مرکبت در کنار توست!
چون با آن چشم نظاره مي کني که شيطان نظاره مي کند!!!
او را نمي بيني !!!
آن ملعون لعين ! با چشم چپ عالم را نگاه مي کند!
يعني آنکه تمام و کمال دنيار را مي بيند و براي همين عقل فرا تر از عشق کار مي کند!!!
پاي تو ا مي بندد و تو براي پرواز دست وپا مي زني !
اما گرفتار نفسي ....
بقول حضرت نور العلي حافظ شيرازي که فرمود :
وانچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي کرد!!
هر چه هست در توست !
بيرون تو نيست!!
از مولايم امام زين العابدين ارواحناله لک الفدا سوال شد مولاي من شما چه عوالمي ا مي بينيد ؟
مولايم جواب فرمودند : ما تمام عوالم را را در يک نظر مي تانيم ببينم
اگر از جنس آنهاييد پس مي توانيد ببينيد....
زينب مي شود!!!
يعني همان که مجنون شد!