سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاک

بعد این همه سال انتظار ،چرا حالا که تو قرار زائر آقابشی ،حالا دقیقا تو این وقت همین چند روز ،فقط همینو میدونم که من به تو اعتماد دارم خدا...

حتما دوست داشتی منو اینطور ببینی ...

شایدم آقام دوست داشته که منو اینطور ببینه...چقدر خدا سخت بندهاشو امتحان میکنه خیلی سخت ...

خدایا دستتو بزار روی شانهای لرزونم که از شک در بیاد ...

شاید من توان این همه سنجش را نداشته باشم ...

انگار به لبام مهر زدن توان حرف زدنم ندارم واقعا تو حکمتت موندم بدجور ...

ولی میدونم تو هر کسی را نسبت به توانش آزمایش میکنی میدونم که مراقبم هستی بزار بازم حس کنم گرمای دستتاتو ...

گاهی وقتها بعضی اتفاقها فقط برای امتحان بنده است برای سنجش یقینش قول بده مراقبم باشی ...

من به تو امید بستم ...


ارسال شده در توسط خاک