• وبلاگ : خاك
  • يادداشت : مناجات نامه
  • نظرات : 5 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام دوست عزيز
    آپم
    سلام

    خوبي

    وبلاگ زيبايي داري

    موفق باشي

    التماس دعا
    پاسخ

    ممنون از شما كه بهم سر زدين
    سلام انسان تنها محتاج خداست و هيچ كس ديگر در اين بين نمي تواند نقشي داشته باشد اگر انسان با خدا معامله كند و كارها را به دست او بسپارد به يقين از راه خدا مي توان به همه آرزوهات برسي
    پاسخ

    يقين به خدا به اين راحتي به دست نمياد.
    خيلي قشنگ بود مخصوصا اين قسمتش:(پناه برتو از تنهايي و غربت و بي کسي)
    التماس دعا.
    پاسخ

    خدايا رهام نكن
    پاسخ

    ممنون

    سلام

    به قول هم وطناي عرب زبان الله يصاعدك......

    آمين بلند..............مثل يه هوراي بلند.......

    پاسخ

    هههههههههههورا

    سلام......

    چه كردي كربلايي.....

    عالي بود

    سفر برمدار عشق به روز شد

    منتظريم

    پاسخ

    سلام همسفر چه عجب اگه لوت ندادم

    قشنگ و اثرگذار

    ببخشيد كه اومدي و نبودم

    رفته بودم پيشه آبجي خانوم

    شهيد حسين قديري جانباز 70 درصد كرجي در بيمارستان ساسان تهران به ديدار همرزمان شهيدش شتافت و آسماني شد.
    شهيد قديري در سال 1361 در عمليات رمضان در سن 17 سالگي در منطقه شلمچه مجروح شد.
    وي از ناحيه كمر دچار مجروحيت و در نهايت قطع نخاع شد.
    پزشكان تير وارده به كمر وي را به دليل حساس بودن، از بدن وي نتوانستند خارج كنند كه تير بعد از مدتي حركت كرده و به مثانه وي وارد شد.
    ‌جراحات و تير وارده بعد از مدتي منجر به سياه شدن پاهاي وي و در نهايت قطع شدن پاهاي اين شهيد شد.
    جانباز قديري داراي چهار فرزند خوانده بود.
    پيكر پاك اين شهيد از مقابل خانه‌اش در منطقه آزادگان كرج تشييع و در امامزاده طاهر اين شهر به خاك سپرده شد.

    سلام خاك

    منم از خاكم

    پس ما باهم خواهريم

    خوشحال ميشم تبادل لينك داشته باشيم

    به وب ماهم سربزن

    مناجات قشنگي بود
    التماس دعا
    ياعلي

    خدايا ! تورا شكر ميكنم كه با فقر آشنايم كردي تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار دروني نيازمندان را درك كنم . مناجات شهيد چمران

    پاسخ

    اين يه كنايه بود ديگه داداش كوچيك.

    قربون خندت سرباز مهدي فاطمه (عج)

    اندازه پسر خودم بود ؛ سيزده ، چهارده ساله . وسط عمليات يه دفعه نشست . گفتم : ((حالا چه وقت استراحته بچه ؟))

    گفت : بند پوتينم شل شده ، مي بندم راه مي افتم ..

    نشست ولي بلند نشد . هر دو پاش تير خورده بود . براي روحيه ما چيزي نگفته بود ..

    ايوان طلاي حرم اميرالمومنين علي (ع) - نجف اشرف

    چند وقت است دلم مي گيرد

    دلم از شوق حرم مي گيرد

    مثل يك قرن شب تاريك است

    دوسه روزي كه دلم مي گيرد

    مثل اين است كه دارد كم كم

    هستي ام رنگ عدم مي گيرد

    دسته سينه زني در دل من

    نوحه مي خواند ودم مي گيرد

    گريه ام يعني : باران بهار!

    هم نمي گيرد و هم مي گيرد !

    بس كه دلتنگي من بسيار است

    دلم از وسعت كم مي گيرد

    لشگر عشق ، حرم را به خدا

    به خود عشق قسم مي گيرد

    پاسخ

    كاش خود اقا ميامد تا ديگه كسي دلش نگيره.

    سلام

    ببخشيد اين از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاري بود ؟!!!

    زيبا بود و ...

    التماس دعا / برا فرج آقا دعا كنيد ....

    پاسخ

    بله .ولي با اجازه خواجه آخرش را خودم اضافه كردم چون ناقص نوشته بود.