خيلي باحال بود ازتون متشکرم اگه باتبادل لينک موافقين به وبم بي نشاني ي

http://heidariha سر بزنيد

ممنون

بسم رب الحي ارواحناله لک الفدا

شكرانه ميلاد حضرت زهرا "ارواحناله لک الفدا"
باسلام و ادب محضر شما بزرگواران ؛
عيدي نوراني از حسينيه ي ققنوس کربلا
تقديم به همه مادران و خواهران و همسران فداکار فاطمي ايران اسلامي
تقديم به همه برادران مومن و عاشق آل الله ارواحناله لک الفدا
تقديم به سادات و عام..... کامتان شرين باد از اين نبات فاطمي؛آمين يارب العالمين



از امام صادق عليه‏السلام سؤال شد كه: «لم صارت المغرب ثلاث ركعات و اربعا بعدها ليس فيها تقصير فى حضر و لا سفر؟»
چرا نماز مغرب سه ركعت است و نافله‏اش چهار ركعت كه در سفر و حضر تقصير در آن نيست؟ (1)
آن حضرت فرمود: «ان اللَّه عز و جل انزل على نبيه لكل صلاة ركعتين فى الحضر فاضاف اليها رسول‏اللَّه لكل صلاه ركعتين فى الحضر و قصر فيها فى السفر الا المغرب و الغداه فلما صلى المغرب بلغه مولد فاطمه عليهم‏السلام فاضاف اليها ركعه شكراللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسن عليه‏السلام اضاف اليها ركعتين شكر اللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسين عليه‏السلام اضاف اليها ركعتين شكر اللَّه عز و جل فقال للذكر مثل حظ الانثيين فتركها على حالها فى الحضر والسفر.» (2)
خداوند تبارك و تعالى همه‏ى نمازها را بر پيامبر به صورت دو ركعتى نازل كرد. رسول خدا (به امر پروردگار) به همه‏ى نمازها به جز نماز مغرب و نماز صبح دو ركعت اضافه نمودند؛ كه در حضر به صورت تمام و در سفر به طور قصر خوانده شوند.
هنگامى كه رسول خدا مشغول برپائى نماز مغرب بود. فاطمه عليهاالسلام به دنيا آمد رسول خدا به شكرانه‏ى اين نعمت (و به امر پروردگار) يك ركعت به نماز مغرب اضافه فرمودند. پس چون حسن عليه‏السلام به دنيا آمد، دو ركعت ديگر (به عنوان نافله) به آن سه ركعت اضافه نمودند و زمانى كه حسين عليه‏السلام به دنيا آمد، به نافله‏ى مغرب دو ركعت ديگر اضافه فرموده و آن را شكرانه تولد آن حضرت قرار دادند.
1- نماز مسافر را كه از چهار ركعت به دو ركعت شكسته مى‏شود نماز قصر گفته و اين عمل را تقصير گويند.
2- من لا يحضر الفقيه، ج 1، ص 454. تهذيب، ج 2، ص 113. وسائل الشيعه، ج 4، ص 88. علل‏الشرايع، ص 324.
التماس دعاي عهد وفرج مولايمان ان شاالله فراموش نشود.....

سلام
سال نو مبارک
سپاس که آمديد.
يک نقل تاريخي هست که مي گن حافظ يه روز بعضي از اشعارش که به نظر خودش نسبت به ديگر اشعارش ارزش پايين تري داشته رو به آب مي ريزه و آن ها رو نابود مي کنه.
اين شايد راز اين باشه که همه ي اشعاري که از حافظ مونده شعر هايي شاخص هستند.
در حين نوشتن اين نقل قول يادم به سيد مرتضي آويني افتاد که تمام دست نوشته ها و اشعارش رو داخل يک گوني ريخت و به آتش کشيد و گفت که ديگر جز از براي خدا نخواهم نوشت .
اين خود انسان ها هستند که ارزش ادبي آثارشون رو رقم خواهند زد پس نه هر چيزي رو بايد نوشت و نه به هر شيوه اي و نه براي هر کسي.
موفق باشيد.

سلام عشقم خوبي ..کاش در دل ذره اي شور و نوا بود...احوال ما با حالت ني همصدا بود...

سلام وبلاگ جالبيدداري لطفا به آدرسhttp://jalebtarenha.rozblog.com/هم بيا و نطرت رو در باره بلاگ من هم بگو و تو ميتوني با من تبادل لينک کني -------------- http://www.robotblog.ir سيستم اتوماتيک ارسال نظر گروهي

بسم رب الحي رواحناله لک الفدا
سلام و ادب....
عجب صفايي دارد که هيچ نمي بيني و تنها خدا بيني !!!
دستتان در دست خود خدا محو و حسيني باد...
خداوند از شما عباسي زينبي سازد يا زينبي عباسب!
هردويش خوب است!!!
ان شاالله
التماس دعاي عهد وفرج مولايمان فراموش نشود ...
با احترام مجنون الحسين جان